من تنها هستم اما تنها من نیستم بیا ای خسته خاطر دوست ! ای مانند من دلکنده و غمگین من اینجا بس دلم تنگ است
| ||
|
چه كسي خواهد ديد مردنم را بي تو؟
بي تو مردم،مردم! گاه مي انديشم خبر مرگ مرا با تو چه كسي ميگويد؟ آن زمان كه خبر مرگ مرا مي شنوي روي تو كاشكي مي ديدم! شانه زدنت را بي قيد و تكان دادن دستت كه مهم نيست زياد! و تكان دادن سر را كه عجيب! عاقبت مرد؟ افسوس...
نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: غم نوشته های من [ سه شنبه 12 دی 1391
] [ 22:50 ] [ baya ] |
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |